در حال بارگذاری ...
دیمون کلی / آراز بارسقیان

تحلیل متن (قسمت پنجم)

«دریک سَندرس» از اسرار مگو می‌گوید:

سَندرس با نمایشنامه‌نویس افسانه‌ای، آگوست ویلسون، سال‌ها و تا زمان مرگش یعنی سال 2005 از نزدیک کار کرده است. بعد از مرگ ویلسون هم سندرس همچنان نمایشنامه‌های او را اجرا می‌کند و مدام به خاطر تولیدات بزرگ و خردمندانه‌اش جوایز مختلفی می‌برد. در عین حال به نوشته‌شدن نمایشنامه‌های تازه کمک می‌کند تا در تمام کشور و البته شهر زادگاهش یعنی شیکاگو اجرا شود. او استاد تمام دانشگاه ایلینویز شهر شیکاگو است. در خلال گپی که داشتیم حرف‌های بسیار مهمی درباره‌ی پیدا کردن آمادگی برای اجرای متن زد ولی حرفش جایی توجه مرا بیشتر به خود جلب کرد که دیدم نگاهش نسبت به حرفی که نمی‌شود زد، چقدر نزدیک به توصیفی است که «برایان کولیک» از ایده‌ی یهودیت برای خوانش عرفانی متن دارد. سندرس می‌گفت: «وقتی بار اول نمایشنامه‌ای را می‌خوانم به خودم می‌گویم: خب می‌گذارم مضمون و پیام نمایش مرا با خودش ببرد. و بعدش کلی سؤال برایم پیش می‌آید. ممکن است فقط چند تا از مهم‌ترین‌هایش را از نمایشنامه‌نویس بپرسم. جواب بقیه‌اش را باید در حین تمرین متن پیدا کنم. نویسنده‌ها و نوع انتخاب کلماتشان کنجکاوم می‌کند. تا حالا شنیده‌اید که می‌گویند اصل موسیقی نت‌هایی است که نمی‌نوازیدشان؟ من همیشه علاقه‌مند به دیدن ارتباط آدم‌ها و دنبال حرف‌هایی هستم که به هم نمی‌زنند. و البته کنجکاوم بدانم چرا یک سری دیگر از حرف‌ها را می‌زنند. چرا میان این همه حرف در زبان، این را انتخاب می‌کنند که الان دارم می‌شنوم؟ چون نمی‌توانند به راحتی سیر حرفی که می‌زنند را عوض کنند فقط می‌توانند انتخاب کنند که کجا مسیرشان را کج کنند و کجا نکنند. به خاطر همین همیشه دنبال چیزی هستم که نمایشنامه‌نویس به من نمی‌گوید. چیزی که خود نمایشنامه هم نمی‌گوید. گمانم این حرف کمی به عرفان طعنه بزند. پیامی از کائنات به نمایشنامه‌نویس می‌رسد و او می‌خواهد در اختیارش بگیرد تا به سایر مردم بگوید. در اصل او فقط توانایی ترجمه‌ی بخشی از این پیام کائنات را دارد. آن‌ها سعی می‌کنند تا حد ممکن این پیام را به باورشان نزدیک کنند. آن را مکتوب کنند. اشارات مستقیمی هست ولی در عین حال دلالت‌های زیاد دیگری هم دارد. به خاطر همین همیشه دنبالش هستم تا ببینم چقدر می‌توانم به نویسندگانی که آلت موسیقی‌شان محدودیت دارد کمک کنم، چطور می‌توانم حرفی که تلاش می‌کنند بزنند را بشنوم، چون کلام و قدرت ارتباط همیشه محدود است»....

.

.

.

خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.




نظرات کاربران