در حال بارگذاری ...
مجله نمایش شماره 208

مقدمه‌ای بر تئاتر معاصر یونان

رضا شیرمرز

با وجود اینکه آتن، مرکز فرهنگی یونان است، شهرهای دیگر نیز هم پای آن در مسایل فرهنگی، شرکت فعالانه‌ای دارند. به عنوان مثال، ثسالُنیکی علاوه بر اینکه شهر بندری و تجاری مهمی است که در شمال یونان واقع شده، شهری است آکادمیک با بیش از دوهزار و سیصد سال سابقه‌ی تولید ادبی و هنری. یافته‌های باستان‌شناسیِ پِلا، ویرانه‌ها و مجسمه‌ی زیبای زئوس در شهر باستانی ذیون، و برتر از همه، گنجینه‌ی آرامگاه‌های سلطنتی مقدونیه در وِرگینا، جملگی اثبات‌کننده‌ی این مسئله هستند که این شهر از همان ابتدا در امر خلق هنری فعال بوده و این فعالیت تا امروز ادامه داشته است. تئاتر دولتی شمال یونان در ثسالُنیکی در 1960 تأسیس شد و نه تنها در داخل شهر، بلکه در شهرهای اطراف نیز اجراهای بی‌شمار تئاتری داشته است.

سومین شهر بزرگ یونان، پاتراس است که در شمال غربی پلوپونزوس واقع شده. پاتراس هم شهری سرزنده و فرهنگی است و تئاتر شهرداری آن در سال 1871 تأسیس شده و همچنان به فعالیتش ادامه می‌دهد. ساختمان آپولون به دست معمار آلمانی، ارنست زیلر[i]، ساخته شد. زیلر همچنین طراح و سازنده‌ی تئاترهای سلطنتی و شهرداری در آتن و نیز تئاتری در جزیره‌ی ایونیا بود. آپولون در سال 1970 بازسازی و در سال 1988 تئاترِ شهرِ پاترا شد. مایا لیبروپولو[ii]، کارگردان این تئاتر از سال 1988 تا 1991 بود و آثار کلاسیک، مدرن و حتی تجربی را به صحنه برد. بسیاری از تولیدات نمایشی این تئاتر در قالب جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر پاتراس ارائه شد.

بسیاری از شهرهای دیگر یونان هم دارای تئاترهای متعددی هستند، مثلاً تئاترهای زانته و کُرفو در جزایر ایونیا حتی پیش از آزادسازی جزیره از حاکمیت عثمانی، مراکز فرهنگی متعددی را در خود جا داده بودند. در واقع، نخستین تئاتر مدرنِ یونان در جزیره‌ی کُرفو در قرن نوزدهم ساخته شد. جزیره‌ی کریتی با کاخ‌های مینوایی، قلعه‌ها و برج‌های قرون وسطی و فواره‌های ونیزی‌اش فرهنگی ویژه را در خود جا داده که با موسیقی، آواز، شعر، داستان‌سرایی و تئاتر عمیقاً درآمیخته است. جشنواره‌های تابستانی کریتی، مخاطب بی‌شماری را از داخل و خارج از یونان جذب می‌کند.

این تصویر از یونان به‌طور قطع، متفاوت از یونانِ پس از جنگ جهانی دوم است. اشغال یونان توسط آلمان در سال‌های 1941 تا 1944 و جنگ‌های داخلی یونان که تا سال 1949 ادامه داشت، یونانی ویرانه و ملتی افسرده به‌جا گذاشت. به موازات این جریان‌های تراژیک، گروهی از نمایشنامه‌نویسان جوان پیدا شدند که به جست‌وجوی هویت سرزمین خویش بودند. تا آن زمان، شعر و نثر، ادبیات غالب به‌شمار می‌آمد، ولی پس از جنگ، درام به وسیله‌ای مناسب برای کاویدن هویتی تازه تبدیل شد. از سال 1959، تئاتر که پیشتر تنها وسیله‌ی سرگرمی بود، به پدیداری انقلابی تبدیل شد که به غفلت و مماشات اجتماعی می‌تاخت و با ایده‌آل‌های محوشده، ازخودبیگانگی، انسان‌زدایی از تحولات جاری، مقوله‌ی قدرت و نیز روابط فردی از هر نوع مواجهه‌ای بس نقادانه داشت..

.

.

.

.

خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.


[i]- Ernest Ziller




نظرات کاربران