در حال بارگذاری ...
شماره 210-211 مجله نمایش

اقتصاد فرهنگ، مقوله‌ای تازه

طیبه سیاوشی شاه عنایتی، نماینده تهران در مجلس دهم و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ایران، چهره سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در دهمین دوره مجلاس شورای اسلامی، دارای مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مدرک کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل و مسلط به زبان فرانسه است. او در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در لیست سی نفره ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان در تهران حضور داشت. اشتغال در دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه و فعالیت در کمیته بین‌الملل موسسه تحقیقات زنان گوشه­ای از فعالیت‌های ایشان است.

 عضویت در شورای تحریریه مجله پایتخت کهن، چاپ ده‌ها مقاله در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل در نشریات داخلی و تألیف کتاب سبز مولداوی چاپ انتشارات وزارت امور خارجه، بخشی از فعالیت‌های خانم سیاوشی در حوزه تالیف است.

در همین راستا مصاحبه‌ای با ایشان انجام شده است که در پی می‌خوانید.

برای اولین پرسش، بفرمایید به عنوان شهروند، آیا تماشاگر دایمی تئاتر هستید یا خیر؟

مانند هر شهروند هنردوستی علاقه‌مند به تئاتر هستم و تلاش می‌کنم در هر فرصتی به تماشای تئاتر بروم.

چه سهمی از جلسات کمیسیون فرهنگی مجلس، متعلق به هنرهای نمایشی بخصوص تئاتر است؟

با توجه به گستره فرهنگ و هنر و مسایل مبتلا به آن، بی‌شک نمی‌توان به این مقوله فرصت زیادی اختصاص داد. اما این‌گونه نیست که هنرهای نمایشی مورد غفلت نمایندگان مجلس و کمیسیون قرار گرفته باشد. معترفم که متاسفانه به این مقوله در رسانه‌های جمعی و افکار عمومی کمتر پرداخته شده است. در برخی از کشورها هنرهای نمایشی را هنری لوکس و برای طبقات مرفه جامعه تعریف کرده‌اند، اما با تاریخچه‌ای که هنرهای نمایشی در کشور ما دارد، این هنر توانسته است در میان طبقات مختلف جامعه جای خود را پیدا کند.

با سابقه‌ای که از شما دیده‌ایم، جنابعالی روی موضوع «اقتصاد فرهنگ» دست گذاشته‌اید. با توجه به اینکه روی این اصطلاح در حوزه فرهنگ زیاد کار نشده و مغفول مانده است، تعریف شما از «اقتصاد فرهنگ» چیست؟

این‌گونه نیست که از این موضوع غفلت شده باشد. تاکنون صاحب‌نظران این عرصه، استادان دانشگاه و متولیان فرهنگ در مورد اقتصاد فرهنگ یا اقتصاد هنر نظرات خود را عنوان کرده‌اند. اما شاید در عرصه افکار عمومی موضوع نسبتا تازه‌ای باشد. «اقتصاد فرهنگ» یا «اقتصاد هنر» بخشی از علوم اقتصادی است که مسایل فرهنگی و هنری را با ابزارهای اقتصادی بررسی و تحلیل می‌کند. اقتصاد فرهنگ در واقع به مجموعه روابطی می­پردازد که تولید و مصرف کالای هنری را در سطح اجتماعی بررسی می کند. فرهنگ نیز چون سایر مقولات در بستری به نام اقتصاد تولید می‌شود، رشد می‌کند و راه پیشرفت خود را می‌یابد. ارتباط تنگاتنگی بین مسایل فرهنگی، سیاسی و جامعه‌شناسی وجود دارد.

اما وقتی سخن از اقتصاد فرهنگ به میان می‌آید مسئله پیچیده‌تر می‌شود، چون باور بسیاری بر این است که هنر و فرهنگ عرصه سودزایی و شغل آفرینی نیست که بتوان از قِبَل آن درآمدی کسب کرد. و اگر قرار باشد مردم هزینه‌های تولید یک کار هنری و فرهنگی را پرداخت کنند، با توجه به گران بودن آن از میزان تقاضا کاسته می‌شود و تولید آثار هنری و فرهنگی کاهش پیدا می‌کند در نتیجه هنر و فرهنگ مانند عرصه آموزش و پرورش همواره نیازمند توجه دولت و سوبسیدهای خاص است.

مطالعات توسعه موید این مسئله است که در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته کالاهای فرهنگی سهم قابل توجهی را در اقتصاد کشورها و حتی صادرات آنان ایفا می‌کنند. اگر بتوان اقتصاد فرهنگ را گسترش و توسعه داد، شاهد توسعه متقابل در سایر بخش‌ها هم خواهیم بود. نقشی که فرهنگ در بستر سازی برای توسعه دارد بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

«اقتصاد فرهنگ» چه سهمی در اقتصاد کل کشور دارد؟

کلا اقتصاد فرهنگ مقوله تازه‌ای در عرصه برنامه ریزی و سیاست­گزاری‌های فرهنگی و اقتصادی کشور است. هر چند می‌توان به‌طور سنتی ردپایی از آن در تاریخ فرهنگی کشور پیدا کرد اما با تعاریف جدید بین­المللی و جهانی هنوز راه زیادی در پیش رو داریم. خوشبختانه در برنامه‌ریزی کلان و چشم انداز توسعه به اجرای اصل چهل و چهار قانون اساسی توجه جدی شده است. به‌نظر می‌رسد که توسعه و گسترش حوزه‌های جدیدی مثل فرهنگ و هنر که بتواند در اقتصاد خلاق با ارزش افزوده نقش‌آفرینی کند هم مورد نظر برنامه‌ریزان کشور قرار گرفته است. این مهم را نباید از نظر دور داشت که اقتصاد فرهنگ نیز پا به پای سایر بخش‌های اقتصادی و توسعه رشد خواهد کرد و نمی‌توان انتظار معجزه داشت.

آیا زمینه لازم برای رشد «اقتصاد فرهنگ» در کشور وجود دارد؟

حتما وجود دارد. کشوری با پتانسیل‌های بالا، نیروی جوان و مستعد، زمینه‌های فرهنگی و هنری کم نظیر، علاقه‌مندی و استقبال افکار عمومی و نیاز بیکران جامعه برای دریافت کالاهای بیشتر فرهنگی نشان از آن دارد که این اقتصاد جایگاه ویژه‌ای در کشور دارد. اما همان‌طورکه می‌دانید این رشته در دنیا عمری به درازای چند دهه دارد و در ایران حدود یک دهه. هنوز راه ناهموار است و عرصه‌های مختلفی هست که باید شناسایی شود. اما برگزاری همایش‌های علمی و ایجاد رشته دانشگاهی در این زمینه نشان‌دهنده آن است که این شاخه از علوم انسانی هم می‌رود تا جای خود را بیابد و توسعه دهد.

 آیا حمایت‌های قانونی برای توسعه «اقتصاد فرهنگ» در دستور کار مجلس هست یا نه؟

خوشبختانه سیاست‌های کلی دولت و وزارت ارشاد در جهت توسعه اقتصاد فرهنگی است و تلاش‌های خوبی تاکنون در این زمینه صورت گرفته است. شاید بتوان گفت که ایجاد و تداوم یک محیط قانونمند برای مولدان فرهنگی مهم‌ترین مسئله در این زمینه است. متولیان فرهنگ نباید اجازه‌دهند که برخوردهای سلیقه ای، محدود و جناحی بر قانون سایه بیفکند و عرصه فعالیت‌های فرهنگی را محدود کند. به نظر نمی‌رسد در حال حاضر خلاء قانونی در این زمینه وجود داشته باشد. اما کمیسیون فرهنگی از هر نظر و پیشنهادی در این زمینه استقبال می‌کند.

با توجه به اینکه بحث بودجه هنوز تازه و داغ است، در بودجه سال 96، مجموع هزینه‌ها 2363740 میلیارد ریال برآورد شده و بودجه وزارت فرهنگ حدود 9530 میلیارد ریال است. یعنی حدود 4/0 درصد. آیا فکر نمی‌کنید که موضوع «اقتصاد فرهنگ» نیاز به توجه بیشتری در بودجه کشور دارد؟

حتما همینگونه است. وزارت ارشاد بعنوان متولی فرهنگی کشور کمترین سهم را در بودجه فرهنگی به خود اختصاص داده است و سایر موسسات و نهادهایی که در ردیف بودجه قرار می‌گیرند، در مقابل دولت و مجلس پاسخگو نیستند. به نظر می‌رسد همان‌گونه که شما در پرسش­تان به سهم اندک وزارت ارشاد اشاره کردید، ابتدا باید نهادهایی که متولی امور فرهنگی هستند بیلانی از فعالیت‌های خود ارائه کنند تا بتوان براساس بازده کاری­شان طی سال‌های گذشته، ردیف بودجه مشخصی به آنان اختصاص داد. اگر نهادی طی سال‌های اخیر با وجود داشتن منابع مناسب، قادر نبوده برای جامعه کارنامه فرهنگی قابل توجهی ارائه دهد، باید مورد بازبینی قرار گیرد. ....

.

.

.

 

 

خوانندگان و علاقمندان محترم می توانند مطلب کامل این مقاله را از طریق مراجعه به سایت http://www.magiran.com دریافت و مطالعه فرمایند.  
.

 

گفت‌وگو: آزاده فخری




نظرات کاربران