در حال بارگذاری ...
نکوداشت هنرمند فرهیخته محمود هندیانی

چه کسی حال پریشان تو را می‌داند؟

«محمودِ» تئاتر می‌داند که انسان یکی از اولین هم‌رزمان غیرقابل تسخیرش را در مبارزه بر علیه دروغ و کژی در تئاتر یافته است، با اینکه در نقاب «دیگری» پناه گرفته و «من» واقعی‌اش پس آن نقاب پنهان است. اما این عمل تئاتر است، دغلکاری نیست. چون مخاطب هم می‌داند که این محمود است که اکنون شخصیت کاراکتر دیگری را بازتاب می‌دهد و ای بسا که آن کاراکتر هیچ یگانگی با او نداشته باشد. محمود در تئاتر و با تئاتر آموخت که صمیمی و بی‌حجاب و نقاب خود را ارائه کند. آموخت که در خلوت خود را متهم کند، محاکمه کند؛ تاوان بپردازد و متعهد شود که از وجود خویش بگذرد و در فضای عاطفی پیرامون خود با دیگران ارتباط پیدا کند و تنها بماند. و با این تنهایی نشان دهد که آدمی، در عین تنهایی خود جهانی بیکران است. او با هیچ برهانی فریفته پول، نان و نام نشد. با هزار دلیل و برهان او را به نام دعوت کردند و حتی به او نوید پیروزی و یاری دادند و گفتند تو در این گذار منصور خواهی بود و او تمام براهینی که برایش اقامه کردند را پس زد، چون راز ت




نظرات کاربران